شب هیچ گاه کامل نیست ...
سکوت شب و وهم اش چه بی انتهاست..
همیشه این را میگویم و تاکید می کنم ..
درانتهای اندوه و خاطرات پنجره ی باز است..
پنجره ی روشنی..
همیشه رویای پس نگاه و شب زنده داری هست...
و عطش و میلی که باید مجاب و برآورده شود..
گرسنه گی یی که باید در کام ،دل اشتهای فرونشیند..
یکی دلش چه ساده ظریف ،زیبا بخشنده..
یکی دست که دراز شده ،دستی گشوده..
چشمانی زیبای منتظر...
یکی زنده گی...
زنده گی یی که انسان با دیگران اش قسمت کند..
سکوت کلمات بینوا ......برچسب : نویسنده : mbbiranga بازدید : 1