در اين شب جدا از سياهيش ! جدا از در دهاي پنهان در سكوتش ! بي تعارف ،خجالت از عريان حال و زخمهاي تنش نه دودي برخاست از غوغاي كومه اش نه طمع شعله اي در اسرار دلش نه حرص و خواهشی در تمناي سازش حتي از آن شور بدور ، رقص شعله اي در شعله اش در اشك حلقه زده برگونه اش ، اظطراب جنگل آرزوهايش شعله ها با تب و تاب و رقصان در پیکارند با ظلمتش فكر نكنم در اين پيكار شعله اي نشيند بر دلش شعله ها مثل ديوانه ها غرق سوختن و به جا مانده دلش اميد اين زندگي هم نا اميده،آرزوي يك دم خواب خوش آرزويش شب بي آغاز،گاه تا رويا! گاه تا كابوس! هجوم زخم و گلايه در پيكرش ,af portal,af meaning,af epubs,af times,af pt chart,af webmail,af supply,af definition,af form 988,sf giants ...ادامه مطلب